ارسالکننده : من نه منم در : 87/3/16 3:23 صبح
سلام گلی
اصلا امشب خوابم نمی بره .... شاید دیگه نت نیام تنها به عشق این میومدم که شاید بیامئ باشه ... شاید سلام کنمو فقط جواب سلام بده
دلم گرفته گلی خیلی ام گرفته خیلی .............................. حاضرم تمومه عمرمو بدم ببینمت همشو
حس می کنم خیلی پیر شدم نفس کشیدن واسم سخت شده .... دلم عشق میخواد دلم یه عالمه گریه می خواد دلم بغل می خواد دلم بوتو می خواد دلم صداتو می خواد .... نمی دونم اخر این همه صبوری چیه ؟ خدا خودت شاهدی به هیچ کس نگاه نکردم هر جا رفتم اون بود بعدش
چقدر پیر شدم 8 سال گذشته ولی من خیلی پیر شدم .... خدا کی تمومش می کنی ... امشب که خوابم نمی بره خدا تو خوابم بهم هیچ حالی نمیدی .... تمام دار و ندارم چند تا عکس و دو سه تا کتاب دلم نمی یاد ورقشون بزنم فقط نگاشون می کنم .... دلم میخواد یه بار فقط یه بار بغلش کنم بد بمیرم خدا ..................... این زندگی لعنتیو دیگه نمی خوام
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : من نه منم در : 87/3/2 5:50 عصر
اصلا می دونی خدا دیگه باهات حرفی ندارم .... تو خیلی بی معرفتی ، می دونم که هیچ احدی نیست که به اندازه من به اون فکر کنه اینو خودتم می دونی پس چرا همیشه حالمو می گیری خدا ؟
نمی دونم من چه بدی ای بهت کردم که این کارو می کنی ... خدا واسه تو که کاری نداره ... تو حتی حرف زدنِ یه چت رو هم ازم گرفتی .... اون شب خیلی از دستت شاکی شدم خدا مگه می شه یه موجودی یکی از کراماتش عدالت باشه و از این عدالت هیچیشو نبینیم ؟ خیلی دلم براش تنگ می شه ... الان همه چی یادم رفته همه چیزایی که می خواستم بهت بگم .... نمی دونم نمی دونم چرا اینجوری می کنی خدا با من ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دیگه واقعا کلافم کردی ... این چه زندگیه سگیه نمی خوامش اصلا آقا جون نمی خوامش گوش می کنی یا بازم کر شدی نمی خوامش اصلا این دنیا و هر چی توش هست ارزونیه خودت و هر کی توشه نمی خوام خسته ام کردی تا کی آخه ؟ چرا ؟ چرا من ؟ منم دوست دارم معشوقه داشته باشم ... خسته شدم بس که خیال پردازی کردم ... اه
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : من نه منم در : 87/2/22 10:25 عصر
دلم واست خیلی تنگ شده
امشب نمایشگاه تموم می شه
پارسال یادش بخیر یکی از بهترین روزای عمرم بود ... همه اش کوچیک بود ولی خوب بود
به همه دوستات حسودیم میشه گلم
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : من نه منم در : 87/2/5 9:29 عصر
خیلی دلم برات تنگیده گلی خانم ... دلم می خواد پیشمرگت بشم
من با زخم زبونات رفیقم ... مرحم بذار با حرفات رو زخم عمیقم
با تو ام چه داری به گریه ام می خندی
کاش می شد و بیای و به من دل ببندی
تنها بودن یه کابوس شومِ ... عزیزم کار دل نباشی تمومه عزیزم
چرا من صداتو ندارم ... اه ... خوب دلم تنگ شده خدا براش ... ولی هر جا هست خوشبخت ترینش کن ...... پیش مرگ چشاش ... خدا دوست ندارم اصلا اینجا رو بخونه ... اینجوری خودم راحت ترم ... اینجوری واسه نوشتن دیگه رودربایستی نمی کنم ... اصلا نمی خوام دلش بگیره .... یعنی می شه امشب خوابشو ببینم ... خدا دلم براش خیلی تنگ شده ........ اه می دونی اینجوری نمی تونم بنویسم خجالت می کشم ......................................
دلم برات تنگ شده خوب
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : من نه منم در : 87/2/2 3:0 عصر
سلام گلی
جونم امشب دلم بدجوری واست تنگ شده یاد
نمایشگاه پارسال افتادم ... نمایشگاه کتاب
، هیچ موقع از یادم نمیره ............ خدا
> یعنی میشه دوباره ببینمش ؟!!! اه خسته
شدم امشب اصلا حوصله هیچیو ندارم خدااااا
گوش می دی یا نه ؟ دلم براش تنگ شده می فهمی
می فهمی می فهمی
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : من نه منم در : 87/1/30 7:56 صبح
سلام گلی خانم
دیشب دلم خیلی گرفته بود ... یعنی دلم واست تنگ شده بود
دارم فکر می کنم به اینکه تا حالا شده تو این هفت هشت سال که اسم نازتو شناختم روزی بیاد و من بهت فکر نکنم !!! چقدر دلم میخواد لذت یه چیزیو دوباره حس کنم ... اینجوریم سخته نوشتنا یه جورایی خجالت می کشم ...
ولی واقعا خلم یه میل کوچولوت انقد شاد شدم که ...
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : من نه منم در : 87/1/26 10:43 عصر
سلام گلم
امروز خیلی روز خوبی بودا .... با اینکه خیلی دلم برات تنگ شده ولی امروز غمگین نبودم ، یه حسی بهم می گفت که خوشحالی .............................. عجیبه !!! فصل جدید زندگیم دارم بهش فکر می کنم که چه جور باید باشه
دلم خیلی برات تنگ شده یعنی می شه یه روز دوباره ببینمت ... به از دور دیدنتم راضی ام
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : من نه منم در : 87/1/19 6:37 عصر
سلام گلی خانم اینجا رو ساختم تا گهگداری که دلم برات خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی تنگ میشه برات بنویسم .
اینجوری بهتره
انقد دلم برات تنگیده که نگو ....
تو رو با هیچ چیز تو دنیا عوض نمی کنم ... اگه هم درصد دیدن دوبارت کمتر از یک صدم درصد هم باشه بازم واسه اون کم کمه منتظر می مونم .... قرار شد که هر موقع دلت گرفت بیای اینجا ... پرشینبلاگو فیلتر کرده بودن به سختی همینم بازش کردم ... اسمشم به نظرم اینجوری قشنگتر شد
یه عالمه دلم برات لک زده
برای صدات .... شاید الان یه میل بزنم که فقط یه آدرس بدم یعنی آدرس اینجارو ....
دلم واسه اون گل مهربون کوچولوم تنگ شده ... واسه خنده های کوچولو و قشنگش ... واسه همه چیش .... هنوزم میگم که دوست دارم پیش مرگش بشم ... هنوزم حس می کنم هر روز بیشتر از روز قبل دوسش دارم و ....آره خلاصه اینجوریاس
پیش مرگت مهربونم
کلمات کلیدی :