خيلي حرف زدم اما نمي دونم اين حسي که الان نسبت بهت دارمو چه جوري بهت بگم ... مي دونم بعضي حرف زدنام خيلي جاها باعث رنجيده خاطر شدنت شد اما من بي هيچ انحرافي بهت حرفامو زدم قصدم اذيت نبود چون انقدر دوست داشتم که بخوام پيشمرگت بشم خوشحالم که داري مياي و خوشحالم از اينکه رفتي و چيزي که دوست داشتي رو تجربه کردي حالا خوب و بدش همش مي شه يه تجربه که مي دونم تو انقدر باهوش هستي که موفق تر از قبل بشي ! بزرگترين آرزوم تو دنيا موفقيت توئه مي دونم تو مي توني آرزوي منو برآورده کني و من واسه اينکه تو رو بالاتر از همه ببينم لحظه شماري مي کنم! ايمان دارم که تو يه فرد خاص با انعطاف و قابليتهايِ ويژه هستي و انقدر مصمم هستي که با تلخي ها يه جورايي کنار بياي ! فداي چشاي شاهکارت که اميدوارم هيچ موقع توش هيچ غمي حتي کوچولو نباشه