سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با دانش، به حکمت پی برده می شود . [امام علی علیه السلام]

دلتنگی های بی واسطه !

ارسال‌کننده : من نه منم در : 93/5/16 7:47 عصر

 

یادم نرفته است آن روز را که از پس نگاه زیبایت در لای آن شیشه مشکی خم می شدم تا ببینم چشمانت را ؛
یادم نرفته است که برای بوئیدن هر چه زیباییت در بین آن همه ماجراها چقدر با خودم حرف می زدم، حرف !
یادم نرفته است که هزار هزار دوستت دارم میان آن همه سردی ترس من گم می شد ! به بیراهه رفته ام که من !
چقدر دلم برایت تنگ شده است گلم
چقدر ....
مدعی می شوم به همین سادگی که از هر چه آدم این دنیاست من به چشمان زیبایت بیشتر اندیشیده ام
مدعی می شوم گلم از هر چه هست و نیست ، باید باشد و نیست من به تو بیشتر عشق ورزیده ام
مدعی می شوم گلم
من با تمام جمله های زیبای نگاریده شده ، تو را در فوران ذوق درونم بیشتر خوانده ام...
... همه را بی آنکه تو بدانی
  هستی هنوز ؟ نه؟!
چقدر زیبا شده ای گلم
چقدر زیاد
چقدر دوست دارم
وقتی می خندی نگاهم در نگاهت قفل شود و من تنها میان آن دو زیبای نایافتنی گم شده پی هیچ می گردم ! نرفته ای هنوز ؟
آرزوی بوسیدنت ، بوییدنت و آغوشت هر چند سرد ، همیشه در من بوده است
هزار بار تمام عکس هایت را بوسیده ام ؛ می دانی ؟
چقدر دلم برای چاپلین تنگ شده ! که من یکبار رفته ام و تو زیاد ... سیگاری روشن میکنم تا شاید کسی مثل تو از آنجا بگذارد که شاید با کسی قراری دارد و من انتظار تو را می کشم
وجودم بوی تو را گرفته ؛ آرام باش آرام باید آرام تر من در نگاهت گم می شدم !
حیف که هنوز حیف می شود هر روز
سوم آذر1390 -



کلمات کلیدی :