بزرگ که می شوی
چقدر بزرگ شده ای بزرگ
یکه بوده ای یکه تر شده ای
...
چقدر سرد می شود اینجا هر شب
سرمای نبودنت زخمم کرده است
چقدر بزرگ شده ای بزرگ
...
چقدر بزرگ شده ای بزرگ ... چقدر بزرگ
چشمانت را من بلاگردانشانم
چقدر بزرگ شده ای شاه بانوی همیشه قصه ام
چقدر کتاب می شود نا نوشته های من
چقدر بزرگ شده ای بزرگ
غصه ای که تمام ندارد هر روز بزرگ می شوی و اینجا سرد سرد
عطش آغوشت همیشه با جانم مانده است
...
آرام بخواب که اینجا تمام خراش ها را من برداشته ام
بزرگ که می شوی آرام یادت می رود که اینجا همیشه زمستان است
اینجا همیشه نخندیده ات را هرگز بهار نمی بیند
چقدر سرد شده است اینجا وقتی که تو بزرگ شده ای ! بزرگ
کلمات کلیدی :